
مدیركل آموزش و پرورش استان كردستان با اشاره به رشد جمعیت در روستاها و مناطق منفصل شهری شهرستان سنندج، تعداد دانش آموزان تنها یکی از روستاهای توابع شهر سنندج را سه هزار و 62 نفر ذكر كرد و در عین حال اعلام کرد برای این تعداد دانش آموز تنها پنج فضای آموزشی وجود دارد. +
محدودیت در فضاهای آموزشی در استان کردستان و دیگر شهرها و استانهای ایران در شرایطی است که مدارس موجود نیز به دلیل ازدیاد جمعیت دانش آموزان بصورت دو شیفته و حضور بیش از اندازه دانش آموزان در هر کلاس درس برگزار می شود. در عین حال بسیاری از روستاهای ایران عملا یا مدرسه ندارند، یا دانش آموزان مجبورند مسافتهای طولانی را برای رسیدن به کلاسهای درس طی کنند. این کلاسها نیز بعضا در ساختمانهایی غیر استاندارند و بدون امکانات مناسب دایر می شوند که هر از چند گاهی خبر آتش سوزی یا تخریب برخی از این مدارس از طریق رسانه ها منتشر می شود.
ماه گذشته رییس اداره آموزش و پرورش عشایری استان گلستان نیز تعداد دانش آموزان عشایری این استان را حدود 12 هزار نفر اعلام كرده و گفته بود 12 مدرسه شبانه روزی برای این تعداد دانش آموز وجود دارد. + این در حالیست که خبرگزاری مهر در گزارشی از تحصیل برخی از این دانش آموزان در مدارس سیار نظیر اتوبوس خبر داده بود. +
هر چند ساخت و ساز مدارس و نوسازی آنها از سالهای گذشته در برخی شهرها از رشد و سرعت مناسبی برخوردار بوده اما محدودیتها همچنان به قوت خود باقی است. برای مثال به گزارش شبکه خبری آتی نیوز، سال گذشته در مناطقی از استان سیستان و بلوچستان به علت دوری مدرسه از محل زندگی و سختی راه و مسافت، باعث شده تا بسیاری از دانش آموزان از ادامه تحصیل محروم شوند. +
شهر تهران نیز به تنهایی بیشازسایر نقاط کشور نیاز به ساخت فضاهای آموزشی دارد. بسیاری از مدارس این کلان شهر فرسوده هستند و نیاز به نوسازی و برخی نیز باید مقاومسازی شوند. در برخی مناطق نیز مدارس همچنان دو شیفته هستند و این موضوع تنها محدود به مناطق جنوبی شهر تهران نیست.
سال گذشته نیز طرح یك نوبته كردن مدارس ابتدایی در قالب شش ماده و یك تبصره ارائه و شش هدف نیز برای آن تعریف شد. با اجرای این طرح، توزیع جمعیت دانش آموزی مقطع ابتدایی در فضاهای موجود در نوبت صبح، فشارهای فراوانی بر دانش آموزان مدارس مقاطع بالاتر وارد کرد كه تراكم جمعیت كلاسها یكی از آنها بود. از سوی دیگر تخریبی بودن آموزشگاهها و كمبود فضای آموزشی به عنوان موانع بزرگ این طرح در بسیاری از شهرها و مناطق ذکر شد.
در مورد فقدان و عدم تناسب فضاهای آموزشی به تعداد دانش آموزان، معاون توسعه مدیریت، پشتیبانی و مشاركت های مردمی سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس كشور به خبرگزاری ایرنا گفته بود تراكم جمعیتی نامناسب موجب كمبود فضای آموزشی در برخی از مناطق كشور شده است. وی با بیان اینكه نمی توان آمار دقیقی از میزان فضای آموزشی مورد نیاز ارایه كرد، افزود: شاید فضا برای 5/12 میلیون نفر دانش آموز در كشور وجود داشته باشد اما تراكم جمعیتی موجب شده كه از بعضی از فضاها با ظرفیت كامل استفاده نشود و یا از برخی از فضاها نیز بیش از ظرفیت استفاده شود. +
نظام آموزشی ایران در بحران
اگر چه گفته میشود حدود 15 درصد از بودجه و منابع دولتی در آموزش و پرورش هزینه میشود، اما با توجه به اهمیت ویژه نظام آموزشی در هر جامعه ای و نیز گستره تحت پوشش آن، بیش از نود درصد بودجه مزبور صرف هزینههای جاری و پرسنلی – آنهم در نازلترین سطح خود – میشود و قاعدتا دیگر چیزی جهت ارتقای کیفی و به روز کردن معلمان و سیستم آموزشی و بخصوص تجهیز مدارس و نوسازی آنها (که اغلب فرسوده و غیر استاندارد هستند و بعضا بدون نیاز به حوادث طبیعی در حال فروریزی هستند) و … باقی نمیماند.
به علاوه نبود یا ضعف توان و انگیزههای مالی، موجب جذب نشدن نیروهای کیفی از یکسو و عدم استفاده بهینه از ظرفیتهای موجود از سوی دیگر خواهد شد و علاوه بر تاثیر مخرب بر کیفیت آموزش، ساختار بازارکار شاغلان این بخش حیاتی را نیز با پدیدهای نامطلوبی چون چند شغلی و فقدان انگیزه برای توسعه ظرفیتهای فردی، روبرو خواهد ساخت و در نهایت به استهلاک و بی رغبتی نیروها میانجامد. در چنین شرایطی حتی شاهد بیکارسازیهای وسیع در حوزه آموزش و پرورش هستیم تا حدی که همین چند وقت پیش نیز معلمین اخراجی در مقابل مجلس شورای اسلامی دست به تجمع اعتراضی زده بودند.
اکنون، بسیاری از معلمان، از فرط استیصال و برای جبران کسری هزینه زندگی خود، به تدریس تمام وقت (حتی دو یا سه شیفته) و یا مشاغل دیگر پناه می برند. اگر در سازمان یا پست دیگری پدیده شغل دوم پیامدهای بدی نداشته باشد، در حرفه معلمی که هرساعت آن نیازمند چندین برابر پشتوانه مطالعاتی و پژوهشی است، این مسئله عواقب و آثار ناگوار و مخربی خواهد داشت کما اینکه همین امروز این ضعف به شدت در نظام آموزشی ایران مشاهده می شود.
در چنین شرایطی طبق آمار دولتی سالانه حدود 25 درصد از دانش آموزان نیز ترک تحصیل می کنند. این خبر تکاندهنده نظیر خبر مرگ و میر در تصادفهای جاده های ایران است که نرخ سالانه اش، از 27 هزار تا 30 هزار در نوسان است. مدتی پیش رییس سازمان نظام روانشناسی ایران گفته بود در نظامهای آموزشی موفق، 98 درصد از دانش آموزان در چرخه آموزشی قرار دارند، اما در ایران تنها 67 درصد از دانش آموزانی که باید در مدرسه مشغول تحصیل باشند، در مدارس حضور دارند.
براساس اعلام مسئولان وزارت آموزش و پرورش در سال گذشته، تعداد دانشآموزان از 12 میلیون و 800 هزار نفر با کاهش 500 هزار نفری، در سال 90 به 12 میلیون و 300 هزار نفر کاهش یافت که با توجه به تثبیت رشد جمعیت در سالهای گذشته، کاهش جمعیت دانش آموزی حاکی از ترک تحصیل دانش آموزان به دلایل اقتصادی و اجتماعی است. +
طی سالهای گذشته یا در حقیقت در یک دهه گذشته با وجود ثبات نرخ رشد جمعیت در حد 1.5 درصد، کاهش جمعیت دانشآموزی کشور از 18 میلیون نفر به 12 میلیون نفر، نشاندهنده اضافه شدن حدود 6 میلیون دانشآموز به جرگه ترک تحصیلکردهها است که بسیار نگرانکننده و دردناک است چرا که بر این اساس از هر سه دانشآموز ایرانی؛ یک دانشآموز ترک تحصیل میکند و قادر به ادامه تحصیل نیست.