از درد بلند می خندم در شلوغ تنهاییم در گوشه ای خارج از توهم دیگران در دور دستهای ذهن خوابیده ام بیرون از صحنه ای که در آن نیستم باشد که در تنهایی شلوغشان آرام باشند
از درد بلند می خندم در شلوغ تنهاییم
در گوشه ای خارج از توهم دیگران
در دور دستهای ذهن خوابیده ام
بیرون از صحنه ای که در آن نیستم
باشد که در تنهایی شلوغشان آرام باشند